به گزارش شهرآرانیوز؛ «ببینید اینجا چه خبره! آخه از همسایههایی که هر کدوم یه شاسی بلند زیر پاشون انداختن، بعیده.» همسایه سالمندمان همین طور که گله میکند، ادامه میدهد «باور کنین وقتی قراره مهمونی خونه ام بیاد، عزا میگیرم.»
آشغالها را درون پلاستیکهای شفاف ریخته و جایی گذاشته اند که محل بروبیای گربههاست. پلاستیکها هم پاره شده و همه زبالهها این طرف و آن طرف پخش شده اند. صحنهای که متأسفانه در همه محلههای شهر، حتی نقاط بالای شهر هم میبینیم. درست برخلاف گذشته که مردم نه تنها به ساعت بیرونگذاشتن زبالهها بیشتر پایبند بودند که به نظافت محله هم توجه داشتند.
دو سه دهه پیش وقتی خودرو حمل زباله به سر کوچهها میرسید، شهروندان، سطل به دست زبالهها را حمل میکردند تا مبادا شیرابه یا مازاد زبالهها بریزد و محیط عمومی آلوده شود. همچنین آن قدر به نظافت جلو خانه اهمیت میدادند که به طور معمول مقابل خانه هایشان را آب و جارو میکردند، اما با وجود برخی شهروندان قانونگریز که تعداد آنها هم کم نیست به نظر میرسد صحبت کردن از دفع پسماندهای خانگی موضوعی است که حالاحالاها کهنه نمیشود. موضوعی که ما میخواهیم امروز قدری بیشتر به آن بپردازیم.
بعضیها فقط باید داخل خانه شان دسته گل باشد. این افراد عادت دارند هر پسماند و شیء بدون استفادهای را از داخل خانه شان جمع کنند و جلو در بگذارند؛ این پسماندها میتواند حاصل از خانه تکانی باشد یا زبالههای تَرِ پخت و پز یا اسباب و اثاثیه بدون کاربرد. حتی مشاهده شده است برخی خانمهای وسواسی سطل زباله آشپزخانه شان را هم جلو درِ آپارتمان میگذارند تا پر شدگی و بوی حاصل از آن آزارشان ندهد.
نظافت محیط خانه کار شایسته و ضروری است، اما همان اندازه هم باید دغدغه محیط پیرامون محل زندگی خود و شهرمان را هم داشته باشیم. ما پیش از اینکه بخواهیم سلیقه و میزبانی خوبمان را به میهمانان خود نشان بدهیم، فرهنگ شهروندی خود را با نوع برخوردمان با پسماندها نمایان میکنیم.
مردم برای جمع آوری زباله هایشان باید به شهرداری پول بدهند. برای نمونه بخشی از مبلغ شارژ ماهانه مجتمعهای مسکونی باید به شهرداری پرداخت شود تا فقط یک روز در ماه خودرو مخصوص جمع آوری کاغذهای باطله بیاید. در واقع مردم باید برای دفع هر نوع پسماند به شهرداری و دولت پول بدهند. همچنین در ژاپن به جز در ایستگاههای قطار و برخی فروشگاه ها، سطل زباله عمومی وجود ندارد.
عدهای فکر میکنند مالکیت یا مسئولیت هر وسیلهای تا زمانی با آن هاست که برای آنها کارایی دارد و در واقع به پسماند تبدیل نشده است. برای نمونه یک دانش آموز تا زمانی مراقب چاشت و خوراکی خود است که آن را مصرف نکرده است و پس از مصرف هرآنچه از آن باقی میماند را فقط از خود دور میکند، حالا اینکه چه مقدار پسماند قرار است از آن خوراکی باقی بماند یا باید با آن چه رفتاری داشته باشد دیگر اهمیت چندانی ندارد. واقعیت این است که ما باید با انتخاب سبک زندگی درست نسبت به مقدار پسماندهای حاصل از هر فعالیتمان هم توجه داشته باشیم. همچنین باید به راههای درست جداسازی، جمع آوری و دفع آنها هم بیندیشیم.
سوئد
هر شهروند میانگین یک ونیم کیلو پسماند در روز تولید میکند و هر خانواده به ازای هر کیلو پسماند تولیدی خود باید مبلغی معادل یک دلار را به متولیان جمع آوری پرداخت کند. این هزینهها هر شش ماه یک بار و به وسیله برگههای مالیاتی به شهروندان اعلام میشود. در سوئد شهروندان نمیتوانند پسماندهایی با وزن بیشتر از نیم کیلو را در مخازن کنار خیابانها بیندازند.
برخیها حجم زباله را موضوع چندان با اهمیتی تلقی نمیکنند، درصورتی که همه ما در برابر کم کردن مقدار پسماندهایمان مسئولیت داریم. فردی که به محیط زیست توجه دارد از محصولات پلاستیکی و یک بار مصرف کمتری استفاده میکند و در زندگی آن قدر برنامه ریزی دقیقی دارد که نیاز فوری به محصولات خوراکی بسته بندی پیدا نمیکند. متاسفانه برای برخی شهروندان این طور جا افتاده است که همه نازیبایی کوچه و خیابان به دلیل کم کاری پاکبانها یا دیرآمدن خودرو حمل زباله در محله است.
این دسته از افراد همان طور که به اشتباه در مصرف آب زیاده روی میکنند و محدودیتی برای آن قائل نمیشوند رفتار غیر معقولی درخصوص تولید زبالهها هم دارند. انتظار آنها این است خودرو حمل زباله موظف است هر مقدار پسماندی که تولید کرده اند را شب به شب جمع آوری و از محل زندگی آنها دور کند، درحالی که مؤثرترین راه برای کم کردن حجم پسماندها مدیریت آنها در مبدأ است.
در هر آپارتمان به طور معمول پنج سطل برای پنج نوع زباله وجود دارد که با رنگهای جداگانه مشخص شده اند. سطل سیاه برای انواع پسماندی است که در دسته بندیهای دیگر قرار نمیگیرد. از لحاظ قانونی همه آلمانیها ملزم به رساندن زبالههای خاص مانند باتری و مواد شیمیایی به مراکز بازیافت هستند و اگر کسی این کار را نکند مرتکب جرمی اداری شده است. بر اساس نظرسنجیها حدود ۹۰درصد آلمانیها با دغدغه شخصی به جداسازی زبالهها میپردازند.
قصه شهرهای کوچک از شهرهای بزرگ متفاوت است. به نظرتان زبالههای تلنبار شده پای یک درخت یا ستون چراغ برق یا باغچههایی پر از کیسههای زباله که گربهها آنها را پاره کرده اند چه تصوری از رفتار شهروندی ما به مسافران میدهد؟ بدون شک انعکاسی از فرهنگ شهروندی ماست. آن هم در کلان شهری که سالیانه پذیرای حدود ۳۰ میلیون زائر و گردشگر است.
پسماندهای خانگی هر هفته دوبار و در روزهای مشخص جمع آوری میشود و به ازای هر کیلو، از شهروندان هزینههایی دریافت میشود. این هزینهها که بنا بر متغیرهای خاصی از قبیل پسماند تفکیک شده یا مخلوط یا خشک یاتر محاسبه میشود هر ماه به وسیله قبوضی با نام خدمات شهری به شهروندان ارائه میشود.
شهروندان همچنین باید پسماندهای خود را در کیسههای مخصوصی که نوع آن را رویش نوشته اند، جمع آوری کنند. این کیسهها از مواد بازیافت شدنی ساخته میشود و رایگان، ولی به تعداد مشخصی در اختیار شهروندان قرار میگیرد.
جدای از همه جنبههایی که به آنها اشاره شد، مدیریت پسماندِ هر خانواده نوعی همسایه مداری یا همسایه آزاری هم محسوب میشود. وقتی شهروند قانون مداری سر ساعت تعیین شده زباله هایش را بیرون میگذارد یا در ساعتهای متفرقه که قصد دارد زبالهها را از خانه اش خارج کند، آنها را در مخازن مشخص میاندازد در واقع با این رفتارش به همسایهها احترام میگذارد و در مقابل وقتی شهروندی فقط به پاکیزگی خانه خود فکر میکنند و در هر ساعت از شبانه روز، پسماندهایش را پای درخت، داخل باغچه یا جلو درِ خانه دیگر اهالی کوچه میگذارد، با این رفتارش سبب آزار و اذیت همسایهها میشود.
قوانین جمع آوری زباله در ایتالیا از منطقهای به منطقه دیگر متفاوت است. اگر در فاصله ۵۰۰ متری از خانه شهروندان، سطل بازیافت وجود داشته باشد و آنها پسماندهایشان را تفکیک نشده دفع کنند تا بیش از ۶۰۰ یورو جریمه میشوند.